دغدغه آموزش برای توسعه و پیشرفت ایران

دکتر رضا مقدسی: پژوهشگر و نویسنده

دغدغه آموزش برای توسعه و پیشرفت ایران

دکتر رضا مقدسی: پژوهشگر و نویسنده

دغدغه آموزش برای توسعه و پیشرفت ایران

دکتر رضا مقدسی
دکتری نوروفیزیولوژی
فارغ التحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز؛
دبیر زیست شناسی؛ پژوهشگر و نویسنده؛ مدرس دانشگاه
عضو هیات تحریریه مجله رشد زیست شناسی؛
سردبیر و موسس مجله عصر زیست شناسی
مدیر و موسس آکادمی دغدغه آموزش ایران؛
بنیانگذار مجموعه آموزشی زیستا
عضو انجمن‌ بین المللی IBRO (International Brain Research Organization)
عضو انجمن‌ بین المللی SFN (Society for Neuroscience)
عضو انجمن‌ بین المللی ILAE (International League Against Epilepsy)
عضو انجمن‌ بین المللی IBE (International Bureau for Epilepsy)
عضو انجمن فیزیولوژی و فارماکولوژی ایران؛
عضو انجمن زیست شناسی ایران؛
عضو انجمن بیوانفورماتیک ایران؛
عضو انجمن علوم اعصاب ایران
عضو انجمن نویسندگان ایران
*************************
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست
هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحنه پیوسته به جاست.
خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد.
ژاله اصفهانی

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
نویسندگان
پیوندهای روزانه

نقد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش- دکتر محسن رنانی

Reza Moghaddasi | جمعه, ۱۰ دی ۱۴۰۰، ۰۳:۵۱ ب.ظ

بخش اول

 

محسن رنانی در نشست هم‌ اندیشی «شناسایی مسائل و چالش‌های امروز و آینده آموزش‌ و پرورش و پیشنهادهای کاربردی برای ترمیم و به‌روز‌رسانی سند تحول بنیادین»:

" سند تحول آموزش و پرورش سند آسمانی است نه یک سند زمینی! "

آن چه در زیر می آید ؛ سخنان دکتر محسن رنانی در نشست هم‌ اندیشی «شناسایی مسائل و چالش‌های امروز و آینده آموزش‌ و پرورش و پیشنهادهای کاربردی برای ترمیم و به‌روز‌رسانی سند تحول بنیادین» است که توسط دبیرخانه شورای عالی آموزش‌ و‌ پروش به تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۰ منتشر گردیده است .

رنانی با بیانی صریح و بی پرده به نقد و واکاوی سند تحول بنیادین از زاویه کودکی و توسعه می پردازد .

 

آسیب شناسی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از نگاه محسن رنانی

مچکرم از آقای دکتر محمود امانی دبیر کل شورای عالی آموزش و پرورش که این جانب را برای حضور در این جلسه دعوت کردند و پوزش می خواهم از این بابت که در همان ساعت این نشست من کلاس دارم و کلاس آنلاین دارم ؛ توفیق حضور در جلسه را به صورت حضوری و آنلاین نخواهم داشت .

اما به درخواست دوستان یک فایل صوتی که حاوی اجمال نظرات من در این حوزه یعنی سند تحول هست را خدمت شما ارسال می کنم و اصلی ترین نکات و دغدغه هایم را در مورد سند تحول عرض می کنم و امیدوارم که از مسیر صدق و سلامت در این اظهار نظردور نشوم و بتوانم کمکی کنم به بهبود فرآیندی که برای اصلاح سند تحول شکل گرفته است .

البته این نگرانی را داشتم این دعوت و این حضور گرچه حضور واقعی نبوده و آنلاین هم نیست و فایل صوتی می فرستم اما مشارکت در این گفت و گو و هم اندیشی صوری نباشد و این دغدغه را داشتم .

دعوت شدگان نقش زینت المجالس را نداشته باشند و انصافا و قطعا هدف این باشد که تحول ، تغییری و اصلاحی هم در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش رخ بدهد و هم در سیاست ها .

در هر صورت من با کمال ناامیدی از این که به نکات ما توجه شود اما از باب وظیفه و این که از هیچ فرصتی نباید برای اصلاح امور کشور دریغ کنیم به صورت غیرحضوری در نشست شما شرکت می کنم و نکاتی را می گویم .

البته سند حاوی نکات مثبت بسیاری است . می شود روی آن ها دست گذاشت اما مثل نکاتی که در بیانیه ارزش ها هستند که نکات ارزشمندی هم هستند اما فعلا قرار بر این نیست که روی بن بند سند صحبت کنیم یا روی نکات مثبت سند صحبت کنیم .

قرار بر این است که این سند نقد شود و ببینیم اگر قرار است سند بعد از ده سال اصلاح شود به چه نکات اصلی باید توجه شود .

بنابراین من روح نگاهم با « نگاه نقد » است و در واقع با این رویکرد به مساله می پردازم .

و البته آگاهانه و عامدانه در این چند دقیقه ای که نظراتم را عرض می کنم بی پرده صحبت خواهم کرد به این امید که اگر این شورا جدی است ، بگذاریم با حرف جدی شروع کنیم و جدی ادامه دهیم و اگر هم نوعی تعارف و تزیینی است و جدی نیست با حرف جدی باعث شویم که دیگر دعوت نشویم و وقت خودمان و عزیزان مان را ضایع نکنیم .

من با این استدلال سخنم را شروع می کنم و با یک نگاه نقدی جدی به کلیت سند بحث را جلو می برم .

آسیب شناسی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از نگاه محسن رنانی

سند را از زوایای مختلف می شود نقد و تحلیل کرد. من از یک یعنی زاویه کودکی و توسعه به سند نگاه کنم و اصلی ترین خلاء و مشکل را در سند واکاوی کنم که به گمان من اگر این نگاه تغییر کند و به این مسئله توجه شود خیلی از مسائل سند رفع خواهد شد و حل و فصل خواهد شد.

 بنابراین من با نگاه کودکی و توسعه از بین ده ها مسئله ای که در حوزه کودکی و توسعه می شود به آن پرداخت به یکی دو مسئله اصلی نگاه می کنم و اشاره می کنم و البته اگر فرصت های دیگری بود و اجازه داده شد و درخواست شد که در جلسات دیگری هم شرکت کنیم البته از زوایای دیگر هم صحبت می کنم و نگاه خواهم کرد.

اما این نخستین جلسه را به عنوان اولین و آخرین جلسه ای که دعوت می شوم می خواهم اجازه بگیرم که بی پرده صحبت کنم و بی پرده نقد سند را در خدمت شما داشته باشم.در تدوین این سند چشم انداز هیچ معلمی حضور نداشته.

من یک معلم اقتصاد هستم و از روی اتفاق به حوزه تربیت کشیده شدم.

وقتی من متوجه شدم که گیر توسعه ما  ، مسئله اصلی توسعه ما در حوزه تربیت است و این که ما در امر تربیت و آموزش انسان ها در کشورمان ناتوان هستیم و انسان هایی ناتوان تربیت می کنیم و بخش اعظم مهارت هایی که برای ساخت یک جامعه سالم و خلاق و آرام و توسعه آفرین لازم است و آن مهارت ها را به آن انسان هایی که تربیت می کنیم نمی دهیم و کمک شان نمی کنیم که کسب بکنند ؛ مسئله را در اینجا می بینم یعنی انسان هایی که مهارت یک گفت و گوی ساده را ندارند یا یک نقد ساده اخلاقی و عقلانی را بلد نیستند.

 با این نگاه بود که من به حوزه آموزش و پرورش کشیده شدم و این بحث را به مباحث توسعه مرتبط کردم. بنابراین نه قصد دارم و نه توانایی این را دارم که حرف های تخصصی در حوزه آموزش و تربیت بزنم اما چند نکته اصلی را از افق توسعه و با نگاه توسعه خدمت دوستان عرض می کنم. مشخصا درباره سند عرض می کنم. وقتی به اهداف کلان سند تحول آموزش و پرورش نگاه می کنیم می بینیم که ده ها هدف سنگین این جهانی و آن جهانی در کنار هم به عنوان اهداف سند آورده اند  یعنی تمام چیزهای خوب و خواستنی و مطلوب را مرتبط با این دنیای ما و آن دنیای ما در سند آوردند. حتی اهدافی آمده که اصولا قابل اندازه گیری نیست و نکته مهمش این است که اهداف متعدد و زیادی دارد که  دوستان متفتن هستند اهداف زیاد به معنی بی هدفی است ، به معنی عدم امکان تحقق آن اهداف است. 

ما در جهان محدودیت ها زندگی می کنیم و اهداف زیاد به معنی عدم توجه به محدودیت هاست و بنابراین وقتی به محدودیت ها توجه نکنیم سند ما آرمانی و خیالی می شود پس قابل تحقق نخواهد بود.

اهداف نه تنها زیاد هسیتند ، نه تنها آرمانی هستند حتی در یک جاهایی متعارض هم هستند. یعنی ما نمی توانیم هم زمان هم انسانی را تربیت کنیم که قدرت انتخاب به آن بدهیم و در عین حال انسانی را تربیت کنیم که تشویقش کنیم که در یک حوزه هایی به سمت تقلید حرکت کند و نظایر این تعارضات.

به گمان من ، نویسندگان سند تحول آموزش و پرورش در همان فضایی سند را نگاشته اند که نویسندگان سند چشم انداز بیست ساله کشور آن سند را نگاشتند. یعنی همه اهداف خوب را در کنار هم ردیف کرده اند بدون این که به اقتضائات واقعی و امکانات واقعی ما نگاه کرده باشند. یا بدون این که ما می توانیم آن را با آن اقتضائات یا آن نیازها هماهنگ کنیم. هم اینان که این سند تحول را نوشتند و هم آنان که آن سند چشم انداز را نوشتند در فضا حرکت کردند نه روی زمین . روی ابرهای آرزومندی حرکت کردند. حدیث آرزومندی گفتند. منویات دلشان را نگاشتند نه واقعیات یک جامعه ای که با هزاران مسئله روبه رو است.

به گمان من نگارندگان هیچ کاری به واقعیت زمین تربیت و زمین آموزش و پرورش ایران نداشتند.

آسیب شناسی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از نگاه محسن رنانی

در فضای فراوانی اندیشه کرده اند نه در دنیای محدودیت ها. در دنیایی که خلاء فرهنگی وجود دارد و گویی که هیچ ساختار فرهنگی نیست و حالا ما می خواهیم یک ساختمان تازه فرهنگی و تربیتی بسازیم. واقعیت های دنیای فرهنگی را ملاحظه نکرده اند. گویی که یک مهندسی می خواهد بر روی یک زمین آماده ساخته نشده ای که همه چیز هم مهیا است یک ساختمان فرهنگی تر و تمیزی بنا کند در حالی که زمین واقعیت ، زمین شسته و رفته ای ندارد.

در بیشتر جاهای سند وقتی نگاه می کنیم گویی مسئله نویسندگان آسمان بوده نه زمین. البته خوب است که مسئله فرد آسمان باشد و تلاش کند خودش را از زمین بربکشد و بالا ببرد اما مسئله سیاست گذار باید زمین باشد نه آسمان. سیاست گذاری که مسئله اش آسمان باشد زمین را به ریسمان تبدیل خواهد کرد ، رشته رشته خواهد کرد و انسجام زمین را از دست می دهد. البته سیاست گذاری که مسئله اش زمین باشد زمینه را برای آسمان هم آماده می کند ولی سیاست گذاری که از آسمان شروع کند زمین را هم از بین می برد.

سند تحول آموزش و پرورش سند آسمانی است نه یک سند زمینی . سندی است که در خلاء نوشته شده و گویی نویسندگانش هیچ خبری از مدرسه و کلاس نداشتند. احتمالا تجربه شان از مدرسه و کلاس همان تجربه دوران کودکی شان بوده که مدرسه می رفتند.

من پرسیدم و شنیدم که در تدوین این سند چشم انداز هیچ معلمی حضور نداشته. هیچ فردی که کف مدرسه خاک خورده باشد حضور نداشته است ؛ همه از متخصصین دانشگاهی یا سیاست گذاران ارشدی بودند که هیچ بویی از گرد و خاک مدرسه به مشامشان نرسیده است و حتی شنیدم که هیچ پدر و مادری که در همان زمان درگیر مسئله آموزش و پرورش بچه شان بوده باشند در تدوین فرایند سند حضور نداشتند بنابراین سند را یک سری دانشگاهی یا سیاست گذار غیر معلم و یا غیر حاضر در صحن مدرسه نوشتند و به همین خاطر احساسم این است که نویسندگان هیچ شناخت درستی از مسائل زمینی و امروز آموزش و پرورش نداشتند و احساسم این است که احساس آنها این بوده که  برای دنیای بزرگسالان دارند سند می نویسند نه برای دنیای کودکان. دقت کنید برای دنیای بزرگسالان سند نوشته شده نه برای دنیای کودکان.ما در جهان محدودیت ها زندگی می کنیم و اهداف زیاد به معنی عدم توجه به محدودیت هاست و بنابراین وقتی به محدودیت ها توجه نکنیم سند ما آرمانی و خیالی می شود پس قابل تحقق نخواهد بود.

من سرچ کردم واژه کودک فقط یک بار در این سند ظاهر شده است و آن هم نوشته ورود کودک به مدرسه . گویی همین که کودک وارد مدرسه شد دیگر دنیای کودکی تمام شده است در حالی که مدرسه آغاز دنیای کودکی است. بنابراین واژه کودک گم است ، مفقود است در سند .

اقتضائات مربوط به دنیای کودکی هم اصلا دیده نشده است. دوران کودکی ، شادی ، بازی ، قصه ، داستان ، مهربانی و تفریح . من این واژه ها را سرچ کردم : واژه شاد. هیچ کلمه شادی در این سند نیست. واژه شادی صفر بار.  بازی صفر بار.  قصه صفر بار . داستان صفر بار . مهربانی و مهربان صفر بار. تفریح ، موسیقی ، عشق ، دوستی ، دوست ...همه اینها صفر بار آمده است.

دوست دو بار آمده آن هم به عنوان وطن دوست به عنوان وظیفه نه به عنوان یک نیاز،  یک حق . واژه هایی مثل رقص که اصلا نیست گویی اصلا رقص در قاموس کودکی نباید وجود داشته باشد در حالی که جامعه سالم و مومن وقتی محقق می شود که کودکش در کودکی بتواند برقصد ، در مدرسه بتواند برقصد وگرنه این کودک وقتی بزرگ می شود آن خلاء را در جامعه وارد می کند و جامعه را به مسئله می کشاند. اگر شما رقص در کودکی را ارضا نکنید ، کودکتان در بزرگسالی جبران خواهد کرد همان چیزی که دارد محقق می شود.   بنابراین واژه ها که مرتبط با دنیای کودکی است حتی یک بار هم در این سند تکرار نشده است ، نیامده است. اصلا واژه هایی که مرتبط می شود با مسائل امروز آموزش و پرورش ؛ اینها اصلا در سند نیامده است. مسئله صندلی ، میز ، تخته ، نیمکت ، دستشویی ، توالت ، نظافت ، تنبیه ، خشونت ، مشق ، املا ، انشا ، فقر،  فقیر درمانده ، مستند ، تغذیه ، کمبود ، آتش سوزی ، حریق ، سوختگی ، سرما ، گرما ، کفش ، لباس ؛ اینها هیچ ! یک بار هم در سند ظاهر نشده . چنین کلماتی وجود ندارند. چرا لباس یک بار آمده وقتی گفته شده الگوی لباس و پوشش متناسب ؛ فقط یک بار این جا آمده است. آن کلماتی که گفتم هیچ ظهوری در سند ندارند. یعنی اصلا کسانی که سند را نوشتند خبر ندارند که در مدرسه چه خبر است. کلمه ورزش در این سند فقط دو بار ذکر شده است در حالی که اگر سند قرار است اجرا شود ؛ اگر قرار نیست که اجرا بشود که هیچ ؛ اما اگر قرار است که اجرا بشود باید فاصله اش با زمین واقعیت پنج سانتی متر باشد. یعنی بگوییم در ده سال آینده می خواهیم پنج سانتی متر این زمین واقعیت آموزش و پرورش را بهبود بدهیم نه ده متر،  نه صد متر. این سند می خواهد آموزش و پرورش را ده ها و صدها کیلومترها از زمین بالا ببرد و در آسمان سیر بدهد خوب نمی تواند ، شکست می خورد.

رنانی با بیانی صریح و بی پرده به نقد و واکاوی سند تحول بنیادین از زاویه کودکی و توسعه می پردازد .

بخش دوم را می خوانید .

 

آسیب شناسی سند تحول بنیادین از دیدگاه محسن رنانی

من سرچ کردم واژه کودک فقط یک بار در این سند ظاهر شده است و آن هم نوشته ورود کودک به مدرسه . گویی همین که کودک وارد مدرسه شد دیگر دنیای کودکی تمام شده است در حالی که مدرسه آغاز دنیای کودکی است. بنابراین واژه کودک گم است ، مفقود است در سند .

اقتضائات مربوط به دنیای کودکی هم اصلا دیده نشده است. دوران کودکی ، شادی ، بازی ، قصه ، داستان ، مهربانی و تفریح . من این واژه ها را سرچ کردم : واژه شاد. هیچ کلمه شادی در این سند نیست. واژه شادی صفر بار.  بازی صفر بار.  قصه صفر بار . داستان صفر بار . مهربانی و مهربان صفر بار. تفریح ، موسیقی ، عشق ، دوستی ، دوست ...همه اینها صفر بار آمده است.

دوست دو بار آمده آن هم به عنوان وطن دوست به عنوان وظیفه نه به عنوان یک نیاز،  یک حق . واژه هایی مثل رقص که اصلا نیست گویی اصلا رقص در قاموس کودکی نباید وجود داشته باشد در حالی که جامعه سالم و مومن وقتی محقق می شود که کودکش در کودکی بتواند برقصد ، در مدرسه بتواند برقصد وگرنه این کودک وقتی بزرگ می شود آن خلاء را در جامعه وارد می کند و جامعه را به مسئله می کشاند. اگر شما رقص در کودکی را ارضا نکنید ، کودکتان در بزرگسالی جبران خواهد کرد همان چیزی که دارد محقق می شود.   بنابراین واژه ها که مرتبط با دنیای کودکی است حتی یک بار هم در این سند تکرار نشده است ، نیامده است. اصلا واژه هایی که مرتبط می شود با مسائل امروز آموزش و پرورش ؛ اینها اصلا در سند نیامده است. مسئله صندلی ، میز ، تخته ، نیمکت ، دستشویی ، توالت ، نظافت ، تنبیه ، خشونت ، مشق ، املا ، انشا ، فقر،  فقیر درمانده ، مستند ، تغذیه ، کمبود ، آتش سوزی ، حریق ، سوختگی ، سرما ، گرما ، کفش ، لباس ؛ اینها هیچ ! یک بار هم در سند ظاهر نشده . چنین کلماتی وجود ندارند. چرا لباس یک بار آمده وقتی گفته شده الگوی لباس و پوشش متناسب ؛ فقط یک بار این جا آمده است. آن کلماتی که گفتم هیچ ظهوری در سند ندارند. یعنی اصلا کسانی که سند را نوشتند خبر ندارند که در مدرسه چه خبر است. کلمه ورزش در این سند فقط دو بار ذکر شده است در حالی که اگر سند قرار است اجرا شود ؛ اگر قرار نیست که اجرا بشود که هیچ ؛ اما اگر قرار است که اجرا بشود باید فاصله اش با زمین واقعیت پنج سانتی متر باشد. یعنی بگوییم در ده سال آینده می خواهیم پنج سانتی متر این زمین واقعیت آموزش و پرورش را بهبود بدهیم نه ده متر،  نه صد متر. این سند می خواهد آموزش و پرورش را ده ها و صدها کیلومترها از زمین بالا ببرد و در آسمان سیر بدهد خوب نمی تواند ، شکست می خورد.

این سند خیلی بالاتر از واقعیت ما حرکت می کند. نوشتیم و بارها و بارها تکرار کردیم که می خواهیم بچه ها را به حیات طیبه برسانیم. در تعریف حیات طیبه گفتیم : حیات طیبه زندگانی است که این گونه زندگانی مستلزم ارتباط آگاهانه و اختیاری با حقیقت هستی و تشدید رابطه با او در همه شعور فردی و اجتماعی زندگی است که باید بر اساس انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانه نظام معیار مناسب با دین سالم باشد. این تعریف حیات طیبه است.

ما وقتی قدرت انتخاب بچه را برای صندلی از او می گیریم یعنی حتی صندلی ها را به زمین پیچ می کنیم که بچه نتواند انتخاب کند . صندلی اش را کمی جا به جا کنیم، کمی از دوستش که دهانش بو می دهد فاصله بگیرد، کمی زاویه صندلی اش را بچرخاند که آفتاب به چشمش نیفتد. ما این قدرت انتخاب را از بچه می گیریم و به او می گوییم که روی صندلی های پیچ شده که روی زمین است بنشیند چه انتخاب آگاهانه آزادانه برای هستی می خواهیم به او بدهیم. وقتی صندلی هایی که ارگونومیک نیست و بچه بعد از پنج دقیقه ، ده دقیقه نشستن روی آنها خسته می شود و کمرش درد می گیرد چه ذهن آزاد می خواهیم به بچه بدهیم تا بتواند به انتخاب های آزادانه بعدی برسد ؟

 این فاصله زمین تا آسمان سند تحول است که اصلا متوجه نیست که مسئله امروز کودک ما و نظام آموزشی ما چیست و از کجا باید شروع شود. اگر سندی بخواهد نوشته شود و عمل شود و اجرایی باشد باید از پیچ های روی زمین که صندلی های ما را به زمین پیچ کرده شروع شود. باید از تخته های کف صندلی ها که یک ربع بیشتر قابل تحمل نیست شروع شود نه از آسمان.

 این سند به گمان من یک سند فقهی، حقوقی و اخلاقی است نه یک سند سیاست گذاری برای تربیت یک شهروند سالم.

آسیب شناسی سند تحول بنیادین از دیدگاه محسن رنانی

واژگانی مانند آزادی ، رواداری، گفت و گو، شنیدن، دیالوگ، صدق، پرهیز از ریا، پرهیز از دروغ ؛ اینها صفر بار در سند آمده است. یک کلمه از آزادی ، یک کلمه از دیالوگ ، از گفت و گو از شنیدن از صدق هیچ کدام اینها در سند نیست اما چهارده بار کلمه حیات طیبه آمده است. بیست و دو بار کلمه اخلاق و اخلاقی آمده است. چهارده بار کلمه معنوی و معنویت آمده است. یعنی ما یک سند اخلاقی نوشتیم برای این که در ویترین بگذاریم و لذتش را ببریم. این سند یک سند تکلیف محور است نه یک سند حق محور. کلمه حق صفر بار در این سند آمده است. سه بار کلماتی آمده که در آنها حق است مانند حق شناس  ، حقیقت محور ، دین حق اسلام که اینها از منظر مسئولیت آمده یعنی کلمه حق شناس یعنی کودک مسئولیت حق شناسی دارد. حقیقت محور باید باشد. اما راجع به حق دانش آموز صفر بار کلمه حق آمده است. اما کلمه مسئولیت در این سند بیست بار آمده است که سیزده بار آن مرتبط با مسئولیت دانش آموز است.

 بنابراین سندی که حق در آن صفر بار آمده و مسئولیت بیست بار معلوم است که چه سندی است.

 من با این نگاه می خواهم به سند بپردازم که اصل سخن من از منظر کودکی و توسعه که وقتی نگاه می کنیم اصلا این سند سندی نیست که بشود برای امروز آموزش و پرورش اسمش را بگذاریم سند تحول. تمام ساختارهای ما از ساختارهای تربیتی ما از خانواده تا مدرسه تا کلاس تا نظام سیاسی همه برای تربیت کودک از مسیر مسئولیت های کودک بسیج شده اند  نه از مسیر حقوق کودکی.

 آموزش و پرورش صدها مسئله دارد. صدها مسئله فوری و عاجل دارد و صدها مسئله مهم اما غیر فوری، غیر عاجل. مسائل فوری و عاجلش مثل نیمکت، دستشویی، کاهش استرس، حذف مشق شب و غیره . مسائل مهم و غیر عاجلش مثل تحول روش ها است. از معلم محوری به کودک محوری. از کتاب محوری به گفت و گو محوری. از تکلیف محوری به حق محوری و الی آخر. اما به نظر من وجه مشترک این صدها مسئله عاجل و غیر عاجل در یک چیز به هم می رسند و وجه مشترکشان در یک چیز است و آن مسئله حقوق کودک است. یعنی هم در مسائل عاجل  مانند نیمکت و دستشویی و استرس و غیره با حقوق کودک مواجه هستیم هم در مسائل مهم و غیر عاجل همان تحول روش ها و محتواهای آموزشی است که باید با معیار حقوق کودک بازنویسی و متحول شود.

پس مسئله حقوق کودک وجه مشترک همه مسائل آموزش و پرورش می شود. یعنی راهبرد حقوق کودک اصلی ترین مسیری است که ما می توانیم از طریق آن راهبرد به سمت اصلاح ساختارها در هر دو دسته مسائل آموزش و پرورش حرکت کنیم.

در واقع سوال این است آیا در چهل سال گذشته و حتی در صد سال گذشته آیا مسئله حقوق کودک در حوزه آموزش و پرورش اصلا مطرح شده است، مدنظر بوده است؟

من شنیده ام که از برخی بزرگان این حوزه پرسیده شده گفته اند نه ما به یاد نداریم نه در قبل از انقلاب اسلامی و نه در بعد از انقلاب مسئله حقوق کودک در آموزش و پرورش مطرح شده باشد.

آسیب شناسی سند تحول بنیادین از دیدگاه محسن رنانی

 متاسفانه نه خانواده نه معلم نه آموزش و پرورش و نه حکومت مسئله شان حقوق کودک نیست و نبوده است ؛ این آن جایی است که ما مسئله اساسی داریم و باید متحولش کنیم. تا این نگاه تکلیف محوری در خانواده و در کلاس و در آموزش و پرورش نسبت به کودک رفع نشود هیچ امیدی نیست که نسلی که از این سیستم تربیتی و آموزشی بیرون می آید نسلی باشد که بتواند کشور را از این فروبستگی بلند کند و نجات بدهد ؛ از این بحران ها عبور کند  ،توسعه خلق کند.

حیات طیبه که هیچ حتی بگوییم رفاه خلق کند. بنابراین مسیر عبور به سمت توسعه ، به سمت رفاه ، به سمت تحول ، به سمت حیات طیبه هر چه که بگوییم مسئله حقوق کودک است . تا ما به این مسئله توجه نکنیم و حقوق کودک را به عنوان استراتژی مرکزی قرار ندهیم کودکانی که ما تربیت می کنیم و بزرگ می کنیم در آینده بزرگسالی شان نه برای ملیت احترام قائلند نه برای توسعه کشور احترام قائلند نه مسئله شان بهشت خواهد بود نه مسئله شان حیات طیبه خواهد بود. مسئله شان ؛ درنده خویی، رقابت های مخرب و غیره خواهد بود ؛ چون ما کودک را از مسیر حقوق کودک عبورش ندادیم ، از مسیر مسئولیت عبورش دادیم و آن قدر به او فشار آوردیم که یک کودک معوج بیمار تحویل جامعه می دهیم. این اصلی ترین تحولی است که باید در سند آموزش و پرورش رخ بدهد ، تا این رخ ندهد روش های ما تحول پیدا نخواهد کرد، محتواهای ما تحقق پیدا نخواهد کرد.

وقتی می گویم حقوق کودک، از دو منظر می شود وارد بحث شد. یکی از منظر مبانی نظری حقوق کودک که البته خیلی مهم است. مبانی فلسفی حقوق کودک که البته خیلی مهم است ولی نه در تخصص من است نه الآن موضوع من است.

آسیب شناسی سند تحول بنیادین از دیدگاه محسن رنانی

 من امروز مسئله ام حقوق کاربردی ، عملی و عینی کودک در مدرسه است ، در خانه است و در کلاس است. این را باید الآن تحولش بدهیم  ، اصلاحش بکنیم.  اجازه بدهیم عالمان علوم انسانی و فیلسوفان و حقوقدانان راجع به حقوق کودک بحث خودشان را بکنند ولی مسائلی روی زمین هستند که با یک دید ساده انسانی با یک عقل سلیم انسانی معلوم است که ضد حقوق کودک است ولی نه خانواده نه معلم نه مدرسه نه آموزش و پرورش و نه حکومت به حقوق کودک توجهی ندارند. این جایی است که باید متحول شود. یعنی سوال این است :به یاد نداریم نه در قبل از انقلاب اسلامی و نه در بعد از انقلاب مسئله حقوق کودک در آموزش و پرورش مطرح شده باشد.

 آیا جایی در خانواده یا در مدرسه یا در آموزش و پرورش هست که تکلیف حقوق کودک را مشخص کند ؟

 حقوق کودک در خانواده  ،حقوق کودک در کلاس ، حقوق کودک در مدرسه ؛ اصلا جایی هست که کودک را و خانواده اش را و معلم را و مدرسه را با حقوق کودک آشنا کند؟

 تمام ساختارهای ما از ساختارهای تربیتی ما از خانواده تا مدرسه تا کلاس تا نظام سیاسی همه برای تربیت کودک از مسیر مسئولیت های کودک بسیج شده اند  نه از مسیر حقوق کودکی.

آیا ما نباید اول حقوق کودک را تعریف کنیم ؟ حقوقش را مشخص کنیم ؟ به خود کودک حقوقش را آموزش بدهیم و بعد در چهارچوب حقوق برنامه ریزی کنیم  ،آموزش بدهیم و تربیت کنیم.

ادامه دارد

  • Reza Moghaddasi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی